طلیعه‌سادات کمالی

1362/12/10

طلیعه‌سادات کمالی
من در دهم اسفندماه سال ۱۳۶۲ در تهران به دنیا آمدم. خانواده‌ام در زمرۀ انسان‌های فرهنگی به شمار می‌آیند و من از کودکی بخت آشنایی با کتاب را داشتم. به گواه گفته‌های مادر طبع شعر داشتم و یکی از آن‌ها نیز در مجلۀ محبوب کودکی‌های ما «کیهان بچه‌ها» به چاپ رسیده بود. روز‌های آشنایی با الفبای فارسی و توانایی خواندن کتاب‌هایم را همراه مادر و در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سپری کردم. حرفۀ نویسندگی پدر هم مرا به وادی قلم هدایت کرد. نوجوانی‌ام به فعالیت‌های گوناگون گذشت؛ عضویت در «باشگاه روزنامه‌نگاران جوان» و همکاری با مجلۀ «خانه»، همراهی با «خانۀ عکاسان ایران»، عضویت در نخستین گروه «انجمن عکاسان فردا» و در پی آن عضویت در گروه مقالات نشریۀ «عکاسان فردا» از جمله فعالیت‌هایی بود که در کنار موسیقی، فیلم و عکس مرا در وادی ادبیات پیش می‌راند. در سال‌های دبیرستان و خواندن دروس ریاضی، تمرین ویراستاری را آغاز کردم؛ مینو کریم‌زاده ویراستار کانون پرورش فکری، هدایتگر من بوده و هست. در هفده‌سالگی بخت همکاری با کانون را به دست آوردم و با یادآوری خاطرات شیرین کودکی، سه تابستان متوالی به عنوان «مربی طرح تابستان» با کتابخانه‌های این مرکز همراه بودم. در سال ۱۳۸۵، آخرین سال دورۀ کارشناسی «زبان ایتالیایی» را می‌گذراندم که با مؤسسۀ انتشاراتی «کلک آزادگان» آشنا شدم. من از نخستین هفتۀ مرداد ماه سال ۱۳۸۵ به گروه همکاران مؤسسۀ انتشاراتی «کلک آزادگان» پیوستم. در این همکاری، تجربه‌ها و مشق‌های ویراستاری سال‌های دور و دانش زبان انگلیسی به کمکم آمد. آغاز این کار، ویرایش مجموعۀ پنجگانۀ موری آکسمن با ترجمۀ خانم انسی شیرازی بود. بی‌تردید هدایت‌های صبورانۀ آقای مجید حمیدا و روشنگری‌های دوستانۀ خانم ریحانه فرهنگی یکی از ارکان تأثیرگذار تداوم این همکاری بوده است. ویرایش «راز مدیران موفق» نیز تجربۀ موفقیت‌آمیزی بود. این کتاب از نقطۀ قوت ترجمۀ خانم فرهنگی برخوردار بود و او با وجود کوله‌باری از تجربه‌ در عرصۀ ویرایش، راه گشوده‌ای را برای اعمال سلیقه‌های ویراستاری در اختیارم قرار داد. «مدیریت و خود‌فریبی» از دیگر آموزه‌های ویرایش و ترجمۀ این مدت بود که در کنار آموختن ظرافت‌های کاری از نکات ارزشمند نهفته در کتاب هم بهرۀ بسیار بردم. رمان زیبای «دوست»، کتاب بسیار تأثیرگذار «سؤال‌های درست»، مجموعۀ عارفانه‌های به سوی نور، کتاب هدایتگر «آهسته‌سازی»، گزین‌گویه‌های خلیل جبران در «بیداری جان»، کلید زندگی موفق در «راز» و... از دیگر تجارب من در عرصۀ ویراستاری در مجموعۀ «کلک آزادگان» و «انتشارات حمیدا» بوده است. در این مدت با یاری همکاران مهربان و صبورم در این مؤسسه، تشویق‌های مهربانانۀ مادر، حمایت‌های بزرگوارانۀ پدر و همگامی‌های دوستانۀ خواهرم دوباره خود را در دنیای همیشه پایدار ادبیات یافتم. راهی که گویا از همیشه در مقابلم گسترده بود؛ گاه در تلألوی نور و گاه در غبار مه... .
13K بازدید