امیرهوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)

۱۴۰۱/۵/۱۹ - 13۱6/12/6

امیرهوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)
پیوند تنگاتنگ شعر و موسیقی، ابتهاج را از موسیقی به شعر رسانید. سایهٔ بی‌قرار نوجوان برای رسیدن از موسیقی به شعر، جز درس خواندن، به هر کار و تجربهٔ دیگری دست انداخت تا شاید روح بی‌قرار خود را قراری بخشد. از نقاشی، آشپزی، خیاطی و مجسمه‌سازی گرفته تا نواختن ویولن. در حالی که همهٔ این تجربیات نیمه‌کاره ماند، اما موسیقی و رادیو تجربه‌های جدانشدنی زندگی او بودند. او در نوزده‌سالگی نخستین مجموعهٔ شعر خود را به نام «نخستین نغمه‌ها» منتشر کرد. سپس «سراب»، «شبگیر» و «سیاه‌مشق‌ها» را منتشر کرد. آثار او که با روح زمانه، شرایط اجتماعی، درد هموطنان و ناآرامی‌های دوران همسو بود، بارها توسط خوانندگان و هنرمندان بنام از جمله محمدرضا شجریان، علیرضا افتخاری، شهرام ناظری، حسین قوامی و محمد اصفهانی به شکل ترانه و تصنیف اجرا شده است. از معروف‌ترین این آثار می‌توان به ترانهٔ «شادی آزادی» و «ایران ای سرای امید (سپیده)» با صدای محمدرضا شجریان و «تو ای پری کجایی» با صدای قوامی اشاره کرد. سایه در سال ۱۳۴۶ خورشیدی بر آرامگاه حافظ در جشن هنر شیراز چنان شعر خواند که باستانی پاریزی در «از پاریز تا پاریس» می‌نویسد تا پیش از آن هرگز باور نمی‌کرده‌ است مردم از شنیدن یک شعر نو تا این حد هیجان‌زده شوند. ابتهاج از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ شمسی سرپرست برنامهٔ گل‌ها در رادیوی ایران و پایه‌گذار برنامهٔ گلچین هفته بود. ابتهاج پس از حادثهٔ میدان ژاله (۱۷ شهریور ۱۳۵۷) به‌همراه محمدرضا لطفی، محمدرضا شجریان و حسین علی‌زاده، به نشانهٔ اعتراض از رادیو استعفا داد. سایهٔ ما که با هفت‌هزار سالگان سر به سر شد، هم به سبک کهن و هم به سبک نو شعر می‌سرود. «آینه در آینه» و «حافظ به سعی سایه» نشان از شاعری داشت که شعر را خوب می‌فهمید. «پیر پرنیان‌اندیش» که بازگردان به نوشتار مصاحبهٔ بلند میلاد عظیمی و عاطفه طیه با سایه است، برایند نگاهی بر شعر و موسیقی دیگران بود و سایه ناگفته‌های دل خود را با چشمانی نمناک و بغضی به گریه نشسته، در این گفت و گو بر زبان آورد. سایه که از نارسایی کلیوی در رنج بود، در بامداد نوزدهم مردادماه ۱۴۰۱ به آفتاب پیوست. منزل شخصی سایه که خود آن را ساخته، در سال ۱۳۸۷ با نام «خانهٔ ارغوان» به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیده است. دلیل این نام‌گذاری وجود درخت ارغوان معروفی در حیاط این خانه است که سایه، شعر معروف ارغوان خود را برای آن درخت گفته است. ارغوان بیرق گلگون بهار تو برافراشته باش شعر خونبار منی یاد رنگین رفیقانم را بر زبان داشته باش تو بخوان نغمهٔ ناخواندهٔ من ارغوان شاخهٔ همخون جداماندهٔ من دهم مهرماه ۱۳۹۵ خورشیدی، بیست و سومین جایزهٔ ادبی و تاریخی محمود افشار یزدی در باغ موقوفات افشار به انتخاب اعضای هیأت گزینش جایزهٔ این بنیاد به هوشنگ ابتهاج اهدا شد. همچنین در تاریخ دوازدهم مهرماه ۱۳۹۷ خورشیدی، در مراسم پایانی ششمین «جشنوارهٔ بین‌المللی هنر برای صلح»، نشان عالی «هنر برای صلح» به هوشنگ ابتهاج و سه هنرمند دیگر اهدا شد. و چه خوش خواند بزرگ‌مرد شادی، شفیعی کدکنی در سوگ سایه: تو می‌روی، که بماند؟ که بر نهالک بی‌برگ ما ترانه بخواند؟
338 بازدید