آنتون چخوف

۱۲83/4/24 - ۱۲38/11/9

آنتون چخوف
آنتون پاولوویچ چخوف (Anton Pavlovich Chekhov) نمایشنامه‌نویس و نویسندهٔ داستان‌های کوتاه روسی بود که به عنوان یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان تمام دوران شناخته می‌شود. آنتون چخوف در ۲۹ ژانویۀ ۱۸۶۰ میلادی در تاگانراگ، بندری در دریای آزوف، در خیابان پولیتسیسکایا (پلیس)، که بعداً به خیابان چخوف تغییر نام داد، به دنیا آمد. پدرش، پاول یگوروویچ چخوف، فرزند یک رعیت بود و مغازهٔ خواربارفروشی داشت. مادر آنتون، یوگنیا موروزوا، داستان‌سرایی عالی بود که کودکان را با داستان‌هایی از سفرهای خود با پدر تاجر پارچه‌اش در سراسر روسیه سرگرم می‌کرد. چخوف می‌گفت: «استعدادهایمان را از پدرمان گرفتیم، اما روحمان را از مادرمان». در سال ۱۸۷۶، پدر چخوف ورشکست شد و برای فرار از زندان به مسکو گریخت؛ جایی که دو پسر بزرگش، الکساندر و نیکولای، در دانشگاه تحصیل می‌کردند. خانوادهٔ او در مسکو در فقر زندگی می‌کردند و مادر چخوف از نظر جسمی و روحی با این تجربه شکسته شد. چخوف مجبور بود هزینۀ تحصیلش را خود بپردازد که با تدریس خصوصی، گرفتن و فروش فنچ و فروش طرح‌های کوچک به روزنامه‌ها و سایر مشاغل آن را مدیریت می‌کرد. او هر مقدار پولی را که می‌توانست به همراه نامه‌هایی با نوشتار طنزگونه برای خانواده‌اش در مسکو می‌فرستاد تا آن‌ها را شاد کند. آنتون چخوف در طول این مدت به طور گسترده و تحلیلی، آثار نویسندگان بزرگی همچون سروانتس، تورگنیف، گونچاروف و شوپنهاور را خواند و یک درام کمیک کامل به نام «بدون پدر» نوشت. در سال 1879، چخوف تحصیلات خود را به پایان رساند و به خانوادهٔ خود در مسکو پیوست و در نخستین دانشگاه دولتی پزشکی مسکو پذیرفته شد. کار او به عنوان یک نمایشنامه‌نویس باعث تولید چهار اثر کلاسیک شد و بهترین داستان‌های کوتاه او توسط نویسندگان و منتقدان مورد احترام قرار می‌گیرد. چخوف در کنار هنریک ایبسن و آگوست استریندبرگ، اغلب به عنوان یکی از سه شخصیت اصلی در تولد مدرنیسم اولیه در تئاتر شناخته می‌شود. چخوف علاوه بر نویسندگی، یک پزشک بود. او روزی گفت: «پزشکی، همسر و ادبیات، معشوقۀ من است». آنتوان چخوف در ابتدا برای به دست آوردن پول داستان می‌نوشت، اما با افزایش جاه‌طلبی هنری او، نوآوری‌هایی انجام داد که بر تکامل داستان کوتاه مدرن تأثیر گذاشت.او به خاطر مشکلاتی که این موضوع برای خوانندگان ایجاد می‌کرد، عذرخواهی نکرد و اصرار داشت که نقش هنرمند طرح پرسش است، نه پاسخ دادن به آن‌ها. در ماه می ۱۹۰۳ میلادی، چخوف به بیماری سل مبتلا شد و پس از مبارزه‌ای طولانی و طاقت‌فرسا با این بیماری، در ۱۵ ژوئیۀ ۱۹۰۴ میلادی و در حالی که تنها ۴۴ سال داشت، دیده از جهان فروبست. گزیدهٔ آثار: داستان‌های کوتاه: از دفترچۀ خاطرات یک دوشیزه (۱۸۸۳)، بوقلمون‌صفت (۱۸۸۴)، کاشتانکا (۱۸۸۷)، نشان شیر و خورشید (۱۸۸۷)، بانو با سگ ملوس (۱۸۸۹)، شرط‌بندی (۱۸۸۹)، همسر (۱۸۹۲) و اتاق شمارﮤ شش (۱۸۹۲). نمایش‌نامه‌ها: «بی‌پدری»، «ایوانف»، «خرس»، «عروسی»، «مرغ دریایی»، «سه خواهر»، «باغ آلبالو»، «دایی وانیا»، «در جادﮤ بزرگ»، «خواستگاری» و «تاتیانا رپینا».
125 بازدید