ساختار کتاب: کتاب «باران بخشایش»، قسمتهای «آشنایی با نویسنده» و دو بخش با بیست و سه عنوان فرعی را در بر میگیرد.
شیوهٔ نگارش کتاب: جی. پی. واسوانی در این کتاب نیز همچون آثار دیگر برگرفته از سخنرانیهایش، از چوبدستی سحرآمیز و رمزگونهٔ حکایت و داستانسرایی بهره میگیرد. او روزنی تازه به سوی موضوع دیرینهٔ «بخشایش» میگشاید و آن را از چشماندازی دیگر به نمایش میگذارد. بر این بنیان است که در «آشنایی با نویسنده»، واسوانی به عنوان صاحب آثاری یگانهسبک و دارای بینشی هستینگر و کلگرا در موضوعات روحانی مطرح میگردد که سخنان او به زبانهای متعدد و گوناگون در سراسر جهان مکتوب میشوند و دست به دست میگردند. این رهرو حقیقت، طی گامهایی چهاردهگانه «مسیر بخشایش» را برای خواننده نشانهگذاری میکند و در این مراحل، چرایی ضرورت بخشایش و چگونگی فرایند آن را آموزش میدهد. سپس نقش و نمود سحرآمیز آن را در گسترهٔ رنگارنگ زندگی زمینی به تصویر میکشد. جادوی کلام این سخنسرای شیوابیان در سطور کتاب جان میگیرد و به نهانگاههای وجود خواننده راه مییابد؛ آن سان که برداشتی دیگرگون و نو از مبحثی هزاران بار به میان آمده در نگرش انسان شکل میگیرد. اینجاست که «راهکارهای بخشایش» را در قالب کلیدهای زرین نُهگانه در دست ما قرار میدهد تا از سیاهچالههای پنهانی مسیر ایمن بمانیم و بار گران آزردگیها و رنجشها را در آستان والای پروردگار توانا بر زمین بگذاریم. این سان است که جی. پی. واسوانی مرزی ظریف، اما دقیق میان بخشودن از فراز برج عاج فخرفروشی و خوارانگاری خطاکاران، با بخشایش از خاستگاه الهی آن رسم میکند تا قلب ما به شیوهای محسوس، ژرفای بخشودگی یزدان مهربان را لمس کند، انسان را در جایگاه جایز الخطا بودن بنشاند و کار داوری را یکسره و با اطمینان به دادار جهانآفرین بسپارد. بیان واسوانی آگاهانه از تحکم و گزش اندرزگویی کرانه میگیرد و در نوشتار برگرفته از سخنانش، به نرمی و دلنشینی بر زورق همدلی و همدردی با همهٔ موجودات هستی مینشیند. به این ترتیب، خواننده او را در طریق دشوار بخشایش، همسفر و همگام خود میبیند و به جان، گوش دل به رهنمودهایش میسپارد.
شمایی از کتاب: در «آشنایی با نویسنده» درمییابیم که صاحب اثر، آموزگار هنر زندگی در چارچوب ساده و روای اندیشه، گفتار، کلام و رفتار نیکوست و این هنرورزی را از شاهراه خدمت به مردمان، ملکهٔ جان شنوندگان سخنان و خوانندگان کتابهای خود میسازد. او جهانپیماست و پیمانهٔ دل این و آن را از عشق به رحمت ایزدی آکنده میکند؛ چنان که جهان به نوای عاشقانهاش دل میبندد و در هر گوشه و کنار با آن به وجد میآید. نگارنده در بخش یکم کتاب آنچه را در «مسیر بخشایش» نارواست، به کار نمیآید و سد راه میشود، نشانه میگیرد که خشم، آتش خشم را تیزتر میکند و هر چه بیشتر از دامن برافروزندهٔ آن شعله میکشد و بر جان خود او میافتد. آنگاه گره از چیستی بخشایش و چگونگی آن میگشاید تا بدانیم این فرایند، آگاهانه و ارادیست و بر نیروی هستیبخش ما میافزاید. از این راه است که زخمهای کهنه و فروخفته در اعماق وجودمان بهبود مییابند، گذشتهٔ دردناک و دردآور در همان گذشته به خاک سپرده میشود و یارای آن دست میدهد تا از آنچه خداوند چشمپوشی میکند، چشم بپوشیم. در این مسیر میآموزیم تا وارهیده شویم و قرار بگیریم؛ آن سان که شهامت پیمودن پلههای چهارگانهٔ بخشایش را بیابیم؛ چنان چه به خودمان اجازه دهیم با آزردگیهایمان رویارو شویم و آنها را واپس نرانیم. در دومین پله، با پذیرش رنجشهایمان نمیگذاریم آنها به زخم چرکین تنفر تبدیل شوند و ما را از درون هزارپاره کنند و به ویرانی بکشانند. اینجا بر بلندای سومین پله، خنکای نسیم بهبودی بر آتش درد و رنج درونی ما وزیدن میگیرد و میتوانیم دشمن آزارنده را به عنوان یک انسان دردمند ببینیم و با نگاهی نو به او بنگریم و این اوجگیری ممکن نیست؛ جز به یاری لطف و رحمت فراگیر پروردگار رحمان! بر فراز چهارمین پله، یکپارچگی فرامیرسد تا از گرداب آزردگی، نفرت و خشم سر برآوریم و مشتاق مهرورزی با همانی شویم که روزی از او کینه به دل داشتیم. در نفسگاههای این نردبام، واسوانی با شفقتی بیهمتا به ما میآموزد چگونه از صمیم دل و از سرِ راستی پوزش بخواهیم، به روابط آشفته و آسیبدیدهٔ خود سر و سامان دهیم و این گونه به تمرین کاربردی بخشایش در زندگی روزمره بپردازیم. او در پایان مسیر، به ظرافت یادآور میشود که انسانهای والا پیکانههای ارزشمند و راهنمایان گرانقدر راه بخشودگی هستند و بجاست تا پیوسته آنها را پیش چشم داشته باشیم و از حضورشان سرمشق بگیریم. در بخش دوم، راهکارهای طی طریق به شیوهای مستقیم و با یک عبارت گویا، سپس به شیوهای نرم و لطیف با نقل داستانهای راستین در دسترس ما قرار میگیرند. این که با هر کدورتی، بیدرنگ دست به دعا برداریم، از مشاوره با شخصیتهای روحانی در پیرامون خود بهره بگیریم، سخاوتمندانه خودمان را ببخشیم، با انباشتن آزردگیها در درون خود به وجودمان آسیب نرسانیم، بخشایش را روال عادی زندگی خود کنیم، پیشاپیش به پیشواز بخشودن بشتابیم، همزمان ببخشیم و به دست فراموشی بسپاریم، از آن که ما را رنجانده، به نیکی و با مهر یاد کنیم و در کمال انسانیت و گشادهدلی، بر آنها که به ما زخم زدهاند، باران عشق بباریم.
کاربرد کتاب: خواندن این کتاب برای کسانی که از درد و رنجهای انباشته و دیرینه آسیب دیدهاند، راهگشاست. همچنین آن دسته از مبتلایان به بیماریهای روانتنی که جسمشان زیر بار فشار خشم و نفرتِ مایهگرفته از آزردگیها بیمار شده است، میتوانند از مطالب این نگاشته به خوبی بهرهمند شوند. کسانی که در مراحل دشوار قانونی و قضایی گرفتار شدهاند و توان بخشایش محکومانی را ندارند که به آنها زخم زدهاند، میتوانند از این نوشته نیرو بگیرند تا به داور حقیقی گیتی رو آورند و رحمت او را دریابند. از سوی دیگر، این کتاب به کار گروهی میآید که با آسیب رساندن به دیگری یا جامعه زیر بار احساس گناه له شدهاند و پیوسته در بیچارگی و درماندگی به سر میبرند تا بتوانند با برداشتن نخستین گام، یعنی بخشایش خود، گرمای بخشایش رحمانی را احساس کنند و به آغوش مهربان زندگی بازگردند. از این رو استفاده از این نوشته در ندامتگاهها و مراکز بازپروری، بسیار سودمند و مؤثر خواهد بود.
روش مطالعه: میتوان نخستین بخش این کتاب را پیوسته و فردی خواند و روی بخش دوم آن در قالب تمرینهای پیاپی، به شکل شخصی یا گروهی کار کرد. در میان گذاشتن آزردگیها و کدورتها با جمع همساز و بیان کردن این دردها با صدای بلند، از فشار انکار و تلمبار شدن آنها میکاهد؛ همان گونه که به کار بستن راهکارهای کتاب و سهیم شدن تأثیراتشان در زندگی هر فرد در حلقهٔ موافقان، بازتابی بالنده و گسترنده در فرایند بهبودی درونی خواهد داشت.