بایرن کیتلین رید (Byron Kathleen Reid) که با نام بایرن کیتی (Byron Katie) شناخته میشود، سخنور و نویسندهٔ آمریکاییست که راهکاری برای واکاوی خویشتن با نام «کار بایرن کیتی» یا «کار» را آموزش میدهد. کیتی سازمان بینالمللی بایرن کیتی واقع در اُجای (Ojai) ایالت کالیفرنیا (California) را بنیان نهاده که مدرسههای «کار» و «خانهٔ بازگشت» را در بر میگیرد. مجلهٔ تایم (TIME) از کیتی به عنوان «نوآور معنوی قرن بیست و یکم» یاد میکند.
بایرن کیتی در ششم دسامبر سال ۱۹۴۲ میلادی در شهر برکنریج (Breckenridge) ایالت تگزاس (Texas) دیده به جهان گشود و در شهر بارستو (Barstow) ایالت کالیفرنیا بزرگ شد. پدر او مهندس قطار و مادرش خانهدار بود. بایرن در نوزده سالگی ازدواج کرد، صاحب سه فرزند شد و زندگی کاری خود را در بنگاه معاملات ملکی آغاز کرد.
هنگامی که کیتی چهل و سه ساله بود، با داشتن سه فرزند و ناخشنود از ازدواج دومش، از افسردگی، برونهراسی، پرخوری و اعتیاد به کدیین و الکل رنج میبرد. او از شرکت بیمهٔ خود یاری خواست و آنها بایرن را به یک مرکز مشاورهٔ زنان با نام «خانهٔ امید» در کالیفرنیا ارجاع دادند. پس از دو هفته اقامت در این مرکز، کیتی بینشی ناگهانی در تفکر خود تجربه کرد که راهکاری را برای به چالش کشیدن و آموختن تأثیرات ویرانگر باورهای بلندمدت سر راه او قرار داد. کیتی این بینش ناگهانی را پر و بال بخشید و به آن چه امروزه با نام «کار» شناخته میشود، تبدیل ساخت.
بایرن جلسات غیر رسمی خود را برای گفت و گو در بارهٔ فلسفهٔ خویش آغاز کرد و در اوایل دههٔ ۹۰ میلادی، کارگاههای رسمی بیشتری را پیریزی کرد. این کارگاهها در نهایت به شکلگیری سازمان بینالمللی بایرن کیتی انجامید.
در سال ۱۹۹۹ میلادی، پس از این که بایرن به یک قربانی تجاوز خانوادگی مشاوره داد، انجمن عالی روانشناسی کالیفرنیا از او در رابطه با رواندرمانی غیر مجاز بازجویی کرد. این انجمن پس از آگاهی از این که کیتی رواندرمانی نمیکند، از تحقیقات در این مورد دست کشید.
بایرن کیتی بینش ناگهانی خود در سال ۱۹۸۶ میلادی را چنین شرح میدهد:
فهمیدم هنگامی که به افکارم باور داشتم، رنج میبردم، اما اگر آن افکار را باور نداشتم، رنج نمیبردم. این موضوع در مورد همهٔ انسانها صادق است. آزادی به همین سادگیست. دریافتم که رنج کشیدن اختیاریست. در درونم لذتی یافتم که حتی برای لحظهای از من دور نشد.
کیتی فرایند خودکاوی خویش را «کار» مینامد. تجربهٔ کیتی چنان که در کتاب «دوست داشتن وضعیت موجود» بیان کرده، این است که همهٔ رنجهای ما به سبب باور به افکار پریشان خودمان است و این موضوع ما را در موقعیتی آزاردهنده قرار میدهد که به رنج بردن میانجامد. کیتی با استفاده از چهار پرسش توضیح میدهد که چگونه ظرفیت متفاوت و کمتر شناختهشدهٔ ذهن میتواند به این رنج پایان دهد.
به طور خلاصه، «کار» راهی برای شناسایی و زیر سؤال بردن افکار پریشان است که چهار پرسش، واکاوی و برگردان را در بر دارد.
کتابشناسی